رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

انواع رمان های زیبا شعر های عاشقانه اس ام اس های زیبا شعر غمگین شعر احساسی زیباترین رمان ها رمان های عاشقانه
رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

انواع رمان های زیبا شعر های عاشقانه اس ام اس های زیبا شعر غمگین شعر احساسی زیباترین رمان ها رمان های عاشقانه

یک غزل زیبا

به یکی جلوه دلم بردی و خوابم کردی

 

باغت آباد! زدی خانه خرابم کردی

 

همچو موج آمدم و وای! که بر ساحل درد

 

چون حباب لب ِ شط ٬نقش بر آبم کردی

 

دردم این است که در عرصه ی شطرنجی عشق

 

مات ِچشمت شدم و اسب خطابم کردی !

نظرات 4 + ارسال نظر
سمیه چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:18

سلام
خسته نباشید

حرفهایی هست برای گفتن و حرفهایی هست برای نگفتن ِحرفهایی که پاره هایه بودن آدمین
و سرمایه هر کس حرفهایی است که برای نگفتن دارد.

♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥

اگر می خواهی ارزشت را نزد خدا بدانی ، نگاه کن ببین ارزش خدا نزد تو در وقت گناه چه قدر است ؟

♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥

عیب جامعه این است که همه می خواهند آدم مهمی باشند و هیچ کس نمی خواهد فرد مفیدی باشد .

♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥

مثل فرشته ها شده ای احتیاط کن
زیبا و با صفا شده ای احتیاط کن
درهای بی قراری پروانه بسته نیست
ای غنچه ای که واشده ای احتیاط کن
دیدم کسی که رد تو در باد می گرفت
در باد اگر رها شده ای احتیاط کن
از حالت نگاه تو احساس می شود
با عشق آشنا شده ای احتیاط کن
می ترسم از چشم بد این حسود ها
تفسیر رنگ ها شده ای احتیاط کن
وقتی طلوع می کنی از پشت پنجره
قابی پر از بلا شده ای احتیاط کن
چندیست من عاشق این زندگی شدم
حالا که جان ما شده ای احتیاط کن

♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥

حافظ:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندواش بخشم سمرقند و بخارا را

گروسی در جواب حافظ:
اگر آن کرد گروسی به دست آرد دل ما
بدو بخشم تن و جان و سر و پا را
جوانمردی به آن باشد که ملک خویشتن بخشی
نه چون حافظ که میبخشد سمرقند وبخارا را

دکتر انوشه در جواب گروسی :
اگر آن مه رخ تهران به دست آرد دل ما را
به لبخند ترش بخشم تمام روح و معنا را
سر و دست تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه برآن محلقایه ما که شور افکنده دنیا را

♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥

من عاشقانه میکنم نگاه بر دو چشم تو
تو تازیانه می زنی به چشم و بر نگاه من
چو آفتاب می شوم دمی که گرم و روشنت کنم
چو ابر تیره می شوی که سد نهی به راه من
خراب تر ازین کسی نمی شود که من شدم
تو هرچه می کنی بکن ، سزات با خدای من



و در آخر:


من به آمار زمین مشکوکم تو چطــــــــــور؟
اگر این سطح پر از آدمهاســـــــــــــــــــــت
پس چرا این همه دلها تنهاســـــــــــــــت؟
بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست
چه کسی تنهانیست؟ همه از هم دورند
همه در جمع ولی تنهاینـــــــــــــــــــــــــــــد
من که در تردیدم تو چطور؟
نکند هیچکسی اینجا نیســـــــــــــــــــــــــت
گفته بود آن شاعر :
هر که خود تربیت خود نکند حیوان است
آدم آنست که او را پدر ومادر نیســـــــــت
من به آمار،به این جمــــــــــــــــــــــــــــع
و به این سطح که گویند پر از آدمهاست
مشکوکم
نکند هیچکسی اینجا نیســــــــــــــــــــت
من به آمار زمین مشکوکــــــــــــــــــــم

♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥

ببخشید طولانی شد.




رکسانا دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 14:52

خوشمان امد زیبا بود

سرای رهایی یکشنبه 21 دی‌ماه سال 1393 ساعت 09:31 http://http://atorkashvand.persianblog.ir

سرای رهایی

jj شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 22:28

ghashang ooooooooooooooooood

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد